loading...
love
amir hosein بازدید : 122 شنبه 03 مهر 1389 نظرات (0)

تما تاحالا اسم اون شركت هايي رو شنيدين كه ميگن بدون نياز به سرمايه و پول دار شويد . و شايد هم فكر كنيد اين مطلب هم يه سايتي رو معرفي ميكنه مثل اون سايتا . ولي بدونيد اگه اين طرز فكرو داريد در اشتباهيد . من خودم تاحالا بيش از ۴ - ۵ مورد بوده كه براي تبليغات يه همچين سايت هايي حتي حاظر بودن پول هم بدن ولي قبول نكردم . اما قضيه اين سايت فرق ميكنه . حالا چه فرقي ؟ اولا جوايز بر اساس روحيات ما هست مثل : X-BOX 360 Elite - Play Station 3 - Nintendo - Nokia N95 - , ......
و صحت دادن اين جوايز به اعضا بر اساس تحت پوشش بودن به وسيله بيمه معتبر SSL كاملا تاييد ميشه . حالا شما بايد چيكار كنيد كه صاحب يكي از حدود 60 - 70 تا جايزه از قبيل انواع كنسول ها - گوشي هاي تلفن همراه - جديدترين MP3 Player ها و ..... بشين . البته انتخاب جايزه كاملا ميل خودتونه .
براي دريافت اين هدايا از سايت كافيست ابتدا رايگان ثبت نام كنيد و افراد را رايگان ثبت نام دهيد تا بتوانيد بهترين مدلهاي و جديدترين مدلها را دريافت كنيد
كاملا جديده .زود ثبت نام كنيد چون ما تازه و براي اولين بار اين سايت رو داريم معرفي مي كنيم .به همين دليل اگر زود ثبت نام كنيد خيلي زود اعتبار لازم براي بدست آوردن هدايا را بدست خواهيد آورد .
كاملا درست و بي كلك است . يعني با يه كم تفكر هم ميشه بهش رسيد .
1 - ابتدا با كليك روي لينكhttp://www.xpango.com?ref=92177855  وارد سايت شويد .
2- سپس برروي چيزي كه ميخواهيد انتخاب كنيد كليك كنيد MP3 / play Station / Mobile
3- بعد از وارد شدن به صفحه View the Latest را كليك كنيد(تقريبا وسط صفحه بارنگ قهوه اي)
4- حال برروي گزينه مورد علاقه خود ماوس را نگه داريد تا تعداد اعتبار مورد نيازبراي دريافتان را مشاهده كنيد ( منظور از اعتبار تعداد زير مجموعه هايي است كه شما براي دريافت هديه نياز داريد)
5-بعد از انتخاب گزينه مورد علاقه خود بالاي صفحه را (sing up) كليك كنيد وارد صفحه اي خواهيد شد و بايد اطلاعاتي را وارد كنيد :
First Name نام خود را بنويسيد
Last Name نام خانوادگي خود را بنويسيد
Email ادرس ايميل خود را وارد كنيد
Password براي خود پسوردي انتخاب كنيد
Confirm Password تكرار پسورد انتخابي را بنويسيد
Address 1 ادرس منزل را كامل انگليسي و دقيق به وارد كنيد(آموزش در آخر توضيحات)
به Address2و address3 كاري نداشته باشيد
Town/City نام شهر خود را بنويسيد
Country/state نام استان خود را بنويسيد
Country نام كشور خود را انتخاب كنيد
Contact Number شماره تلفن خود را بنويسيد
(مثلا : 982188425231 >>>>88425231 + 021 + 0098)
how did u know it از اين منو اولي رو انتخاب كنيد (friends)
مهم : در قسمت Referral ID كد مقابل را وارد كنيد : ۹۲۱۷۷۸۵۵
Free Gift نام هديه را انتخاب كنيد كه قبلا ديده بوديد(حتما اينجا انتخاب كنيد)
در قسمت zip / postal هم كد پستي رو ميتونيد بنويسيد .
Terms And تيك اين گزينه را بگذاريد
در نهايت اين گزينه رو كليك كنيد Register
مهم : حالا به ايميل خود برويد. يك ميل از سايت برايتان آمده.آن را باز كرده و روي Here click كليك كنيد تا شما را كاملا رجيستر نموده و جزو مجموعه ها قرار دهد .(اينجا را براي اين گذاشتند تا مطمئن شوند شما در آن سايت عضو ميشويد و از سر بيكاري به آنجا نرفتيد)
اگر مشكلي پيش نياد وارد صفحه اي خواهيد شد كه لينك زير مجموعه گيري شما در ان موجود است شما بايد اين لينك را به افراد بدهيد و اگر كسي با اين لينك ثبت نام كند زير مجموعه شما خواهد شد بعد از اينكه كسي در زير مجموعه شما قرار گرفت و فعال شد 1 امتياز به شما داده مي شود و شما بعد از كسب امتيازهاي لازم براي دريافت پكيج انتخابي مي توانيد ان را درخواست بدهيد(My account) تا ارسال شود .
لازم بذكر است كه اين شركت تحت پوشش بيمه اس اس ال بوده و نيز تمام محصولات ان تا 12 ماه گرانتي خواهند داشت .
لازم به ذكر است كه اكثر آنها باور نميكرده اند كه هديه خود را دريافت خواهند كرد و بعضي از آنها فقط از روي كنجكاوي ثبت نام كرده اند و بعد از كسب اعتبار لازم هديه خود را در دست گرفته اند.وبعضي هم گفته اند وقتي به دوستانمان اين سايت را معرفي كرديم با تمسخر آنها مواجه شديم اما حالا همه آنها به تكاپو افتاده اند و در سايت عضو شده اند.
در انگليسي آدرس كاملا برعكس فارسي نوشته ميشود . يعني ازجزء به كل مينويسند .
No : پلاك / Alley:كوچه / St:خيابان كوچك(فرعي) / AV(اي وي):خيابان بزرگ(اصلي) /Blv:بلوار / Sq:ميدان/ Town:شهرك / High way:بزرگراه /cross:چهار راه
حال ميتوانيد با توجه به مثال زير آدرستان را بنويسيد)اين آدرس مجازي ميباشد)
يه مثال :
آدرس فارسي : تهران . بزرگراه همت .خيابان انقلاب(اصلي) . ميدان آزادي . خيابان كارگرجنوبي(اصلي) .خيابان مرتضي نژاد (فرعي). بلوارنوري.كوچه ياس15.پلاك۸1
آدرس به انگليسي:
No 81,Yas15 Alley,Noori Blv,Mortezanejad St,South Kargar Av,Azadi Sq,Enghelab Av, Hemmat Highway,Tehran City
با استفاده از ميل دوم كه براتون فرستاده ميشه وارد سايت شويد در واقع اين لينكه : http://www.xpango. com/fe/htm/ login/login. asp
روي گزينه login كليك كنيد در صفحه بعد در قسمت user name آدرس email خودتان را كه با آن ثبت نام كرده ايد را بنويسيد و در قسمت password هم پسوردتان را بنويسيد و روي گزينه login كليك كنيد تا وارد اطاق كار خود شويد در قسمت my account نام شما و پيام خوش آمد گويي به شما ديده ميشود .
در اين قسمت يك كد و يك لينك به شما داده ميشه كه بايد زير مجموعه هاي خودتونو با اون اضافه كنيد . يعني كسي كه ميخاد زير مجموعه شما بشه بايد با اين لينك و كد ثبت نام كنه . اين خيلي مهمه .
در سمت راست صفحه گزينه هاي زيادي وجود دارد روي اولين گزينه يعني orders/credits/ referaal id كليك كنيد تا وارد پنجره بعدي شويد دراين صفحه در قسمت active orders نوع محصولي را كه انتخاب كرده ايد و همچنين آيدي و تاريخ عضويتتان را مي بينيد . .
براي ديدن زير مجموعه هاي خود روي گزينه details كليك كنيد (در همين قسمت قبلي:Ordrs/Credits/ referral ID) در قسمت referrals با كليك روي گزينه more info مي توانيد اسامي و نوع محصول انتخابي زير مجموعه هايتان را مشاهده كنيد . .
شما با كليك بر روي گزينه change gift مي توانيد نوع هديه خود را تغيير دهيد با گزينه delete كاري نداشته باشيد چون باعث حذف آيدي شما خواهد شد .
نكته مهم: وقتي شما براي ديدن زير مجموعه هاي خود روي گزينهdetails كليك كرديد وارد صفحه جديد ميشويد كه در قسمت referrals تعداد زير مجموعه هاي شما ديده ميشود كه به رنگ سياه نوشته شده است اگر جمع اعتبار تان كه قرمز رنگ است با تعداد زير مجموعه هايتان برابر نيست به اين دليل است كه زير مجموعه هاي شما هنوز عضوي را معرفي نكرده اند و زير مجموعه اي ندارند . پس حتمآ به اين موضوع دقت كنيد كه وقتي اعتبار شما پذيرفته ميشود كه هر كدام از زير مجموعه هاي شما حد اقل يك نفر عضو گرفته باشد تا عضو فعال شناخته شود .
يك مثال ساده فرض كنيد شما براي دريافت هديه خود نياز به اعتبار 17 نفر داريد شما بايد 17 نفر را معرفي كنيد و آن 17 نفر هم حتمآ بايد حداقل يك نفر را معرفي كنند تا اعتبار شما تائيد شود يعني در اصل شما به 34 نفر احتياج داريد . در مورد اين موضوع اصلآ نگران نباشيد چون هر كسي كه توسط شما عضو شود بي شك براي بدست آوردن هديه عضوي معرفي خواهد كرد و به همين ترتيب اعتبار شما و زير مجموعه هاي شما رشد ميكند و تائيد ميگردد ...

amir hosein بازدید : 140 چهارشنبه 31 شهریور 1389 نظرات (0)
وقتی که گرد مرگ روی افکارت بریزن، دیگه تاریخچه ی سالگرد ها و سالمرگ ها هم بی اهمیت میشن.

حالا می تونی با خیال راحت توی سالمرگ آرزوهات پایکوبی کنی...

هی بی خیال آنچه که رفت...بی خیال نیامده ها...

برای گوش های تیز توست که ذهن خسته ام را زمزمه می کنم:

سرم خوشست و به بانگ بلند می گویم...

سرم خوشست و به بانگ...

سرم خوشست و...

سرم...

سرم...

.

.

.

بی خیال این سر درد  بی علاج.

amir hosein بازدید : 113 یکشنبه 28 شهریور 1389 نظرات (0)

اینم یه داستان جالب برا دوستان عزیز



سیندرلا

یکی بود ، دو تا نبود ، زیر گنبد کبود که شایدم کبود نبود و آبی بود ، یه دختر خوشگل بی پدر مادر زندگی می کرد. اسم این دختر خوشگله سیندرلا بود که بلا نسبت دخترای امروزی، روم به دیوار روم به دیوار ، گلاب به روتون خیلی خوشگل بود .
سیندرلا با نامادریش که اسمش صغرا خانم بود و 2 تا خواهر ناتنیاش که اسمشون زری و پری بود زندگی می کرد . بیچاره سیندرلا از صبح که از خواب پا می شد باید کار می کرد تا آخر شب . آخه صغرا خانم خیلی ظالم بود . همش می گفت سیندرلا پارکت ها رو طی کشیدی؟ سیندرلا لوور دراپه ها رو گرد گیری کردی؟ سیندرلا میلک شیک توت فرنگیه منو آماده کردی ؟ سیندرلا هم تو دلش می گفت : ای بترکی ، ذلیل مرده ی گامبو ، کارد بخوره به اون شکمت که 2 متر تو آفسایده ، و بلند می گفت : بعله مامی صغی ( همون صغرا خانم خودمون ) . خلاصه الهی بمیرم برای این دختر خوشگله که بدبختیهاش یکی دو تا نبود . .... القصه ، یه روز پسر پادشاه که خاک بر سرش شده بود و خوشی زیر دلش زده بود ، خر شد و تصمیم گرفت که ازدواج کنه . رفت پیش مامانش و گفت مامان جونم ..... مامانش : بعله پسر دلبندم .... شاهزاده : من زن می خوام ..... مامانش : تو غلط می کنی پسره ی گوش دراز ، نونت کمه ، آبت کمه ؟ دیگه زن گرفتنت چیه؟......... شاهزاده : مامان تو رو خدا ، دارم پیر پسر می شم ، دارم مثل غنچه ی گل پرپر می شم .....مامانش در حالی که اشکش سرازیر شده بود گفت : باشه قند عسلم ، شیر و شکرم ، پسر گلم ، می خوای با کی مزدوج شی؟ ....... شاهزاده : هنوز نمی دونم ولی می دونم که از بی زنی دارم می میرم ...... مامانش : من از فردا سراغ می گیرم تا یه دختر نجیب و آفتاب مهتاب ندیده و خوشگل مثل خودم برات پیدا کنم . خلاصه شاهزاده دیگه خواب و خوراک نداشت . همش منتظر بود تا مامانش یه دختر با کمالات و تحصیل کرده و امروزی براش گیر بیاره. یه روز مامانش گفت : کوچولوی عزیز مامان ، من تمام دخترای شهر رو دعوت کردم خونمون، از هر کدوم که خوشت اومد بگو تا با پس گردنی برات بگیرمش ، شاهزاده گفت : چرا با پس گردنی؟ مامانش گفت : الاغ ، چرا نمی فهمی ، برای اینکه مهریه بهش ندی، پس آخه تو کی می خوای آدم بشی ؟ روز مهمونی فرا رسید ، سیندرلا و زری و پری هم دعوت شده بودند . زری و پری هزار ماشاالله ، هزار الله اکبر ، بزنم به تخته ، شده بودند مثل 2 تا بچه میمون ، اما سیندرلا ، وای چی بگم براتون شده بود یه تیکه ماه ، اصلا" ماه کیلویی چنده ، شده بود ونوس شایدم ...( مگه من فضولم ، اصلا" به ما چه شبیه چی شده بود ) . صغرا خانم حسود چشم در اومده سیندرلا رو با خودش نبرد ، سیندرلا کنار شومینه نشست و قهوه ی تلخ نوشید و آه کشید و اشک ریخت . یهو دید یه فرشته ی تپل مپل با 2 تا بال لنگه به لنگه ، با یه دماغ سلطنتی و چشمای لوچ جلوی روش ظاهر شد ....سیندرلا گفت : سلام....... فرشته : گیریم علیک . حالا آبغوره می گیری واسه من ؟ ...... سیندرلا : نه واسه خودم می گیرم .......فرشته : بیجا می کنی ، پاشو ببینم ، من اومدم که آرزوهات رو بر آورده کنم ، زود باش آرزو کن ...... سیندرلا : آرزو می کنم که به مهمونیه شاهزاده برم ...... فرشته : خوب برو ، به درک ، کی جلوی راهتو گرفته دختره ی پررو ؟ راه بازه جاده درازه........ سیندرلا : چشم میرم ، خداحافظ ...... فرشته : خداحافظ .... سیندرلا پا شد ، می خواست راه بیفته . زنگ زد به آژانس ، ولی آژانس ماشین نداشت . زنگ زد به تاکسی تلفنی ولی اونجا هم ماشین نبود . زنگ زد پیک موتوری گفت : آقا موتور دارید؟ یارو گفت : نه نداریم. سیندرلا نا امید گوشی رو گذاشت و به فرشته گفت ؟ هی میگی برو برو ، آخه من چه جوری برم؟ فرشته گفت : ای به خشکی شانس ، یه امشب می خواستم استراحت کنم که نشد ، پاشوبیا ببینم چه مرگته !!!! بلاخره یه خاکی تو سرمون می ریزیم . با هم رفتند تو انباری ، اونجا یدونه کدو حلوایی بود ، فرشته گفت بیا سوار این شو برو ، سیندرلا گفت : این بی کلاسه ، من آبروم می ره اگه سوار این بشم . فرشته گفت : خوب پس بیا سوار من شو !!! سیندرلا گفت : یه آناناس اونجاست فرشته جون ، به دردت می خوره؟ .... فرشته : بعله می خوره .....سیندرلا : پس مبارکه انشاالله . خلاصه فرشته چوب جادوگریش و رو هوا چرخوند و کوبید فرق سر آناناس و گفت : یالا یالا تبدیل شو به پرشیا. بیچاره آناناس که ضربه مغزی شده بود از ترسش تبدیل شد به یه پرشیای نقره ای. فرشته به سیندرلا گفت : رانندگی بلدی؟ گواهینامه داری؟....... سیندرلا : نه ندارم ........ فرشته : بمیری تو ، چرا نداری؟..... سیندرلا : شهرک آزمایش شلوغ بود نرفتم امتحان بدم...... فرشته : ای خاک بر اون سرت ، حالا مجبورم برات راننده استخدام کنم. فرشته با عصاش زد تو کله ی یه سوسک بدبخت که رو دیوار نشسته بودو داشت با افسوس به پرشیا نگاه می کرد . سوسکه تبدیل شد به یه پسر بدقیافه ، مثل پسرای امروزی . سیندرلا گفت : من با این ته دیگ سوخته جایی نمیرم.....فرشته : چرا نمیری؟........ سیندرلا : آبروم می ره....... فرشته : همینه که هست ، نمی تونم که رت باتلر رو برات بیارم ....... سیندرلا : پس حداقل به این گاگول بگو یه ژل به موهاش بزنه . خلاصه گاگول ژل زد به موهاش و با هر بدبختی بود حرکت کردند سمت خونه ی پادشاه. وقتی رسیدند اونجا دیدیند وای چه خبره !!!!! ش***ا اومده بود اونجا داشت آواز می خوند ، جنیفر لوپز داشت مخ پدر پادشاه رو تیلیت می کرد . زری و پری هم جوگیر شده بودند و داشتند تکنو می زدند . صغرا خانم هم داشت رو مخ اصغر آقا بقال راه می رفت (آخه بی چاره صغرا خانم از بی شوهری کپک زده بود ) خلاصه تو این هاگیر واگیر شاهزاده چشمش به سیندرلا افتاد و یه دل نه صد دل عاشقش شد . سیندرلا هم که دید تنور داغه چسبوند و با عشوه به شاهزاده نگاه کرد و با ناز و ادا اطوار گفت : شاهزاده ی ملوسم منو می گیری ؟....... شاهزاده : اول بگو شماره پات چنده ؟........ سیندرلا : 37 ....... شاهزاده در حالی که چشماش از خوشحالی برق می زد گفت : آره می گیرمت ، من همیشه آرزو داشتم شماره ی پای زنم 37 باشه. خلاصه عزیزان من شاهزاده سیندرلا رو در آغوش کشید و به مهمونا گفت : ای ملت همیشه آن لاین ، من و سیندرلا می خواهیم با هم ازدواج کنیم ، به هیچ خری هم ربط نداره . همه گفتند مبارکه و بعد هم یک صدا خوندند : گل به سر عروس یالا ... داماد و ببوس یالا ... سیندرلا هم در کمال وقاحت شاهزاده رو بوسید و قند تو دلش آب شد ( بعد هم مرض قند گرفت و سالها بعد سکته کرد و مرد) سپس با هم ازدواج کردند و سالهای سال به کوریه چشم زری و پری و صغرا خانم ، به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کردند و شونصد تا بچه به دنیا 
amir hosein بازدید : 125 یکشنبه 28 شهریور 1389 نظرات (0)
از هر کسی حرفی آموختی بنده او می شوی  .                                            پیامبر اکرم(ص)

از یکدیگر در گذرید تا کینه ی میان شما از بین برود .                                      پیامبر اکرم(ص) 

بهترین مال انسان اندوخته های صدقه است .                                                 امام رضا (ع)

من وصی آخرین ام به وسیله من بلا از خانواده و شیعیانم دفع شود .            امام مهدی (عج)

پایداری زندگی به برنامه ریزی درست و وسیله رسیدن به آن مدیریت صحیح است.  

                                                                                                             حضرت علی (ع)

صدقه روز جمعه چند برابر میشود .                                                              امام صادق (ع)

هر که خوش دارد مرگش به تاخیر افتد  و روزی اش افزون گردد با خویشاوندان پیوند برقرار کند.

                                                                                                        امام صادق (ع)

هر که با خشم خدا  خواهان خشنودی مردم باشد خداوند او را به مردم وا گذارد .   

                                                                                                          امام حسین(ع)

مومن دروغ نمی گوید و حسد نمی ورزد مگر در طلب علم .                    امام محمد باقر (ع)

بهترین شما کسانی اند که با مردم نرم ترند و زنان خویش را بیشتر گرامی دارند . 

                                                                                                     حضرت فاطمه(ع)

پستی آن است که نعمت   را  سپاس نگویی .                                              امام حسن (ع)

بهترین برادر تو آن کسی است که خطایت را فراموش کند و نیکی تو را به یاد آورد .  

                                                                                                                 امام عسکری(ع)

amir hosein بازدید : 131 یکشنبه 28 شهریور 1389 نظرات (0)
ماجرای جالب و خواندنی عروسی رفتن خانومها: دو، سه هفته قبل از عروسی، دغدغه ی خاطرش اینه که : من چی بپوشم؟! توی این مدت هر روز یا دو روز یه بار " پرو" لباس داره... اون دامن رو با این تاپ ست می کنه، یا اون شلوار رو با اون شال!! ممکنه به نتایجی برسه یا نرسه! آخر سر هم می ره لباس می خره!! بعد از اینکه لباس مورد نظر رو انتخاب کرد...حالا متناسب رنگ لباس، رنگ آرایش صورتش و تعیین می کنه...اگر هم توی این مدت قبل از مهمونی، چیزی از لوازم آرایش مثل لاک و سایه و...که رنگهاشو نداره رو تهیه می کنه... حتی مدل مویی که اون روز می خواد داشته باشه رو تعیین می کنه...مثلا ممکنه " شینیون" کنه یا مدل دار سشوار بکشه...! البته سعی می کنه با رژیم غذایی سفت و سخت تناسب اندامشم حفظ بکنه... یه رژیمی هم برای پوست صورت و بدنش می گیره..! مثل پرهیز از خوردن غذاهای گرمی! ماسک های زیادی هم می زاره، از شیر و تخم مرغ و هویج و خیار و توت فرنگی و گوجه فرنگی(اینا دستور غذا نیستا!!)گرفته تا لیمو ترش ( این لیمو ترش واقعا معجزه می کنه، به یه بار امتحانش می ارزه!) این ماسک ها برای شفاف سازی!( ببخشید سیاسی شد!) پوسته... البته حتما توی این مدت یه تمرین رقصی هم می کنه، تا بدنش از خشکی در بیاد و اون روز حسابی بترکونه!( ببخشید، دل ربایی بکنه!) خوب، روز موعود فرا می رسه! ساعت 8 صبح از خواب بیدار می شه( انگار که یه قرار مهم داره) بعد از خوردن صبحانه، می پره تو حموم، و استحمام که 2 ساعت طول می کشه...بالاخره ساعت 10 تا 10:30 می یاد بیرون...( البته ممکنه یه بار هم تو حموم ماسک بزاره...که تا ساعت 11 در حمام تشریف داره!) بعد از ناهار...! لباس می پوشه می ره آرایشگاه، چون چند روز قبلش زنگ زده و وقت آرایشگاه گرفته برای ساعت 1:30 بعد از ظهر... توی آرایشگاه کلی نظر خواهی می کنه از اینو اون که چه مدل مویی براش بهترتره، هر چی هم ژورنال آرایشگر بنده خدا داره رو می گرده( البته حتما روزهای قبل مد موهای زیادی رو دیده، یا از تو fashion tv یا moda tv و... یا internet...اما هنوز به نتیجه ای نرسیده!!) آخر سر هم خود آرایشگر به داد طرف می رسه و یه مدل بهش پیشنهاد می کنه و اونم قبول می کنه!! ساعت 3 می رسه خونه... بعد شروع می کنه به آرایش کردن...! صد مدل خط چشم و خط لب می کشه و پاک می کنه! ساعت 5 بعد از ظهر بالاخره به نتیجه ای می رسه و می تونه برحسب رنگ لباسش یه آرایش خوبی داشته باشه!! بعد از پوشیدن لباس که خیلی محتاطانه صورت می گیره( که مدل موهاش خراب نشه) یه عکس یادگاری از چهره ی زیباش می گیره که بعدا به نامزد آینده اش نشون بده!! ساعت 8 عروسی شروع می شه...یه جوری راه می افته که نیم ساعت زودتر اونجا باشه!! بنده خدا خانومها با این همه مصیبت.........

تعداد صفحات : 37

درباره ما
ادرس جدید bia291.blogfa.com
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 368
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 21
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 26
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 676
  • بازدید ماه : 1,352
  • بازدید سال : 4,137
  • بازدید کلی : 51,938
  • کدهای اختصاصی